زبانحال امام سجاد علیه السلام در هنگام شهادت
گرچه دلخونم و حـالم ز دلــم زار ترست ولی از پیکر من چـشم تو بیمــار ترست درد و غم با من و دل هست وفادار، اما با تن من غـل و زنجـیـر وفــادار ترست مهر بی مهر شده با من و می تابد سخت آسمان، سخت ز بیمار تو تب دار ترست گرچه دشــوار بود رأس تو دیدن بر نی دیدن قاتل خون خوار تو دشــوار ترست آیـــۀ کــهــف، ســزاوار لـب پــاک بــود ولی از پـاک؛ لـبــان تو ســزاوار ترست همـه هـسـتـنـد فــداکــار در این راه امــا از میــان اســرا عــمّــه فــداکــار ترست لاله ای نیست در این دشت که بی داغ بود ولی از چهر تو این داغ پـدیـدار ترست |